ثبات سطح عمومی قیمتها همواره به عنوان یک هدف کلیدی در سیاستگذاری پولی مطرح بوده است. اما شواهد تجربی نشان میدهد این هدف همیشه محقق نشده است و بسیاری از کشورها شاهد دورههایی همراه با تورم در سطحی نامطلوب بودهاند. از آنجا که رشد حجم پول مهمترین عامل تورم در بلندمدت است، بایستی برای ریشهیابی چنین تورمی مشخص کنیم رشد حجم پول تحت تاثیر چه عواملی است. نتایج حاصل از بررسی این عوامل، عمدتاً یک عامل کلیدی را بهطور جدی مورد توجه قرار میدهند و آن مساله استقلال بانک مرکزی به منظور دستیابی به هدف ثبات قیمتهاست. اما استقلال بانک مرکزی چگونه با نرخ تورم و ثبات قیمتها ارتباط مییابد؟ به عبارت دیگر مکانیسمی که استقلال بانک مرکزی تحت آن، نرخ تورم را متاثر میکند چگونه عمل میکند؟ پاسخ به این سوال در گرو تشریح فرآیندی است که در آن انبساط پولی رخ داده و منجر به رشد قیمتها میشود. اقتصاددانان بهطور عمده روی دو عامل بسیار مهم به عنوان محرکها و عوامل رشد غیرمتعارف و نامطلوب پول تاکید میکنند1: یکی سلطه مالی دولت یا به عبارتی تسلط سیاستهای مالی بر سیاستهای پولی و دیگری ناسازگاری زمانی سیاستهای اختیاری. در ادامه به تشریح هر یک از موارد و دلالتهای آن برای استقلال بانک مرکزی میپردازیم.
سلطه مالی
سلطه مالی به وضعیتی گفته میشود که بخش مالی دولت الزامی به برقراری توازن بین مخارج و درآمدهای مالیاتی خود ندارد و بخش پولی بایستی طوری عمل کند تا منابع و مصارف بخش دولتی متوازن شود (والش، 2010). در چنین حالتی پول درونزا بوده و نمیتواند نقش فعالی در پیگیری هدف ثبات قیمتها ایفا کند. کسری بودجه دولت در این شرایط همواره با رشد حجم پول و تورم همراه است و تورش تورمی که در این چارچوب ایجاد میشود اغلب بسیار زیاد است. سارجنت و والاس (1981) نشان میدهند در شرایط سلطه مالی هرگونه سیاست انقباضی پولی به منظور کاهش تورم، منجر به تورمی بالاتر در آینده خواهد شد. این توصیف یک دلالت مستقیم برای توجیه استقلال بانک مرکزی به همراه دارد. عدم الزام بانک مرکزی به پوشش کسری بودجه دولت به معنای آن است که دولتها تلاش خواهند کرد سیاستهای مالی و بودجهای خود را طوری تنظیم کنند تا بین مخارج و درآمدهای مالیاتی توازن ایجاد شود. چنین اتفاقی به این معناست که ارتباط بین بخش پولی و بودجه قطع شده و رشد حجم پول و تورم حاصل از آن متوقف میشود. تاثیرپذیری سیاستهای پولی از بودجه دولت عمدتاً خاص کشورهای در حال توسعه و کشورهایی است که از بازار سرمایه کارآمد برخوردار نیستند. در کشورهای پیشرفته صنعتی که از بازار سرمایه کارآمد برخوردارند و دولت توانایی استقراض به منظور تامین مالی مخارج خود را با هزینه کمتر دارد، این موضوع کمتر به چشم میخورد.
ناسازگاری زمانی سیاستهای مبتنی بر صلاحدید
امروزه با توجه به تاثیر کم کسری بودجه دولت روی رشد حجم پول در کشورهای پیشرفته، رویکرد غالب در این کشورها در توجیه رشد غیربهینه حجم پول و تورش تورمی ناشی از آن بر پایه این مفهوم قرار گرفته است که سیاستهای پولی مبتنی بر صلاحدید، دارای تورش تورمی است. در این رویکرد بیان میشود که اگر تاثیرپذیری رشد پول از وضعیت مالی و بودجهای دولت ناچیز باشد و رشد پول در جهت تامین کسری بودجه دولت اتفاق نیفتد (عدم سلطه مالی)، آنچه این رشد را توجیه میکند انگیزه سیاستگذاران برای کاهش بیکاری یا به عبارتی تبادلی است که در کوتاهمدت بین بیکاری و تورم وجود دارد. چنین تحلیلی فرض میکند که نرخ بیکاری مورد نظر سیاستگذاران از نرخ طبیعی بیکاری کمتر است. این موضوع میتواند دلایل متنوعی داشته باشد. سیاستگذاران میتوانند با اعمال سیاستهای انبساطی پولی و به قیمت تورم بالاتر، در کوتاهمدت بیکاری را کاهش دهند. اما مهم آن است که این تبادل تنها در کوتاهمدت معتبر است و در بلندمدت چنین تبادلی از بین رفته و رشد پول روی اشتغال اثری ندارد. در بلندمدت انتظار میرود تا عوامل اقتصادی خطایی در پیشبینی تورم نداشته باشند و تطبیق انتظارات تورمی با واقعیت، در نهایت اثر سیاست انبساطی را روی اشتغال خنثی کند. در شرایطی که انتظارات به صورت عقلایی شکل بگیرند، سیاستهای قابل پیشبینی، در کوتاهمدت نیز نمیتوانند اثری روی اشتغال داشته باشند. به هر ترتیب در نهایت سیاست پولی تنها نرخ تورم را متاثر ساخته و تورم به صورت غیربهینه در یک سطح بالا قرار خواهد گرفت. به عبارت دیگر سیاستگذاران به امید کاهش بیکاری به سیاستهای تورمی روی میآورند، اما این سیاست در نهایت بدون تاثیر روی اشتغال تنها تورم را متاثر میسازد. سوال اساسی در اینجا این است: با اینکه در بلندمدت هیچ ارتباطی بین بیکاری و تورم نیست، چرا سیاستگذاران نمیتوانند خود را متعهد کنند که سیاست پولی همراه با تورم پایین را اجرا کنند و سرانجام نتیجه سیاست پولی به انحراف تورم و افزایش بیش از حد بهینه آن منجر خواهد شد؟ کیدلند و پرسکات (1977) نشان دادند علت آنکه سیاستگذاران به سیاستهای همراه با تورم پایین متعهد نمیمانند، این است که این سیاست از نظر زمانی سازگار نیست. این ناسازگاری به این معناست که اگر سیاستگذار یک نرخ تورم هدف را برای سیاست پولی خود اعلام کند (طبیعتاً یک نرخ پایین)، بعد از شکلگیری انتظارات تورمی جامعه در سطح پایین، سیاست بهینه برای مقام پولی انحراف از اعلام اولیه و اعمال سیاست انبساطی و کاهش بیکاری و افزایش رفاه جامعه است. زیرا در کوتاهمدت به شرط اینکه انتظارات تورمی ثابت باشند یا بهطور کامل با تورم واقعی منطبق نباشند، میتوان با سیاست انبساطی پولی اشتغال و تولید را افزایش داد. یعنی در ابتدا سیاست بهینه هدفگیری و اعلام تورم پایین است تا انتظارات تورمی در سطح پایین قرار گیرند اما همین که انتظارات تورمی در این سطح شکل گرفت سیاست بهینه اقتضا میکند که با سیاستهای انبساطی و تورمی نرخ بیکاری را کاهش دهند. اما برخلاف انتظار این پایان ماجرا نیست. در حقیقت اطلاع مردم از این رفتار سیاستگذار منجر به این میشود که مردم انتظارات تورمی پایین نداشته باشند و نتیجه سیاستهای انبساطی تنها افزایش تورم باشد. بنابراین توانایی سیاستگذار در پیگیری «سیاستهای اختیاری» تنها تورم را بدون تاثیرگذاری روی اشتغال متاثر خواهد ساخت، زیرا مردم اعلام اولیه را باور نخواهند کرد و انتظارات تورمی خود را پایین نخواهند آورد، و این بدان علت است که از اختیار مقام پولی بعد از شکلگیری انتظارات آگاهی دارند.
اما آیا در سیاست پولی پیروی از قواعد بهترین راه است؟
ذکر دو نکته در این مورد ضروری است. اول اینکه اگر اقتصاد با بحرانهایی مواجه شود که قبل از آن قابل پیشبینی نباشند چه باید کرد؟ بهطور مثال اتفاقی مثل شوک نفتی در دهه 70 که باعث بروز رکود تورمی در کشورهای واردکننده انرژی شد. قواعد ثابت قدرت سیاستگذار را برای پیگیری سیاستی متناسب با این شرایط حتماً محدود خواهند کرد. مطلب دوم اینکه در بسیاری از دورهها کشورهایی که تورم پایینی داشتهاند، الزاماً سیاستهای قاعدهمند نداشتهاند. اقتصاددانان به همین دلیل راههای دیگری برای غلبه بر ناسازگاری زمانی سیاستگذاری بر مبنای صلاحدید پیشنهاد دادهاند. یکی از این راهها ایجاد استقلال برای بانکهای مرکزی است (بلانچارد 2006). میتوان مقام پولی را برای مدت طولانیتری منصوب کرد و عزل او را نیز دشوارتر ساخت تا امکان مقاومت او در برابر فشارهای سیاسی برای کاهش نرخ بیکاری بیشتر شود. یا اینکه روسای بانکهای مرکزی را از اشخاص محافظهکارتری قرار داد، به این معنی که کسی را برای این سمت انتخاب کنیم که اصولاً تورمگریز باشد و مایل به معاوضه تورم برای کاهش بیکاری نباشد. آلسینا (1988) بیان میکند که استقلال بانک مرکزی مقیاسی برای تفویض اختیارات سیاستگذاری به افراد محافظهکار و تورمگریز است و هرچه بانک مرکزی مستقلتر باشد، توانایی دولتها در تفویض اختیارات سیاستی به افراد تورمگریز بیشتر است. لازم است تاکید شود که پیشنهاد استقلال بانک مرکزی در این مورد با توجیه متفاوتی نسبت به مورد سلطه مالی انجام میشود. رفتار دولت و رشد حجم پول در حالت اول را میتوان تحت عنوان «انگیزه درآمدی»4 و در حالت اخیر انگیزه دولت برای اتخاذ سیاستهای انبساطی را «انگیزه اشتغال»5 نامید (کوکرمن، 2006). در هر دو حالت استقلال بانک مرکزی میتواند راهگشا باشد.
شواهد تجربی
تاکنون مطالعات متعددی برای بررسی رابطه بین استقلال بانک مرکزی و نرخ تورم انجام شده است. هرکدام از این مطالعات شاخصهای متفاوتی را برای استقلال بانک مرکزی در نظر گرفتهاند. این شاخصها موارد متعددی را شامل میشوند. اینکه رئیس یا اعضای هیاتمدیره چگونه عزل و نصب میشوند یا میزان تاثیرگذاری دولتها در تصمیمات بانک مرکزی و یا کنترل مستقیم تصمیمات بانک مرکزی و طول و مدت زمان تصدی ریاست بانک مرکزی نمونههایی از این شاخصها هستند. کوکرمن وب و نیاپتی (1991) در مطالعه خود برای استقلال بانک مرکزی شاخصی را معرفی میکنند که جنبههای زیر را مد نظر قرار میدهد.
- اول اینکه اگر رئیس بانک توسط هیاتمدیره انتخاب شود، نسبت به حالتی که توسط نخستوزیر انتخاب شود، بانک مرکزی مستقلتر است. این جنبه میتواند فشارهای سیاسی روی بانک مرکزی را کاهش دهد.
- مطلب دوم اینکه هرچه در اجرای سیاستها نسبت به دولت از قدرت قانونی بیشتری برخوردار باشد، بانک مرکزی مستقلتر است.
- سوم اینکه اگر هدف اصلی بانک مرکزی حفظ ثبات قیمتها باشد، مستقلتر است.
- آخر اینکه هرچه دولت محدودیت بیشتری برای استقراض از بانک مرکزی داشته باشد، بانک مرکزی مستقلتر است.
بید و پارکین (1985)، آلسینا (1988)، گریلی، ماسیندرو و تابلینی (1991) و کوکرمن (1992) نمونههایی از مطالعاتی است که نشان میدهد رابطه منفی بین استقلال بانک مرکزی و نرخ تورم وجود دارد. آلسینا (1988) اشاره میکند که این رابطه معکوس بین تورم و استقلال بانک مرکزی در مورد علیت دو متغیر نمیتواند قانعکننده باشد. او اشاره میکند که این رابطه معکوس میتواند تنها به این دلیل باشد که کشورهایی که نرخ تورم پایینتری را ترجیح میدهند، برای استقلال بانک مرکزی نیز اهمیت بیشتری قائل باشند. به عبارتی ممکن است موارد غیرقابل مشاهدهای وجود داشته باشند که با استقلال بانک مرکزی مرتبط هستند اما اثر آنها در رابطه برآوردشده کنترل نشده باشد (میشل و بارون، 2009). نکته مهم بعدی شبهاتی است که در خصوص دلالت رابطه معکوس، بر وجود ناسازگاری پویا تاکید دارد. بسیاری اشاره میکنند در کشورهای پیشرفته که تاثیر سیاست مالی روی رشد حجم پول اندک است، شواهد مربوط به استقلال بانک مرکزی و نرخ تورم لزوماً دلالتی بر این ندارند که این ارتباط در چارچوب ناسازگاری پویا باشد.
نتیجهگیری
استقلال بانک مرکزی از طریق محدود کردن انگیزههای درآمدی برای خلق پول (سلطه مالی) و همچنین در چارچوب تئوریهای ناسازگاری پویا میتواند تاثیر کاهنده روی تورم داشته باشد. هرچند تاثیر این استقلال روی کاهش تورم از طریق موازنه بودجه دولت واضح و شفاف به نظر میرسد، این تاثیر در چارچوب تئوریهای ناسازگاری پویا چندان واضح نیست. در این نگاه نقش انتظارات تورمی و تاثیرپذیری آن از اختیاری بودن سیاستها بسیار قابل توجه است. استقلال بانک مرکزی میتواند مقیاسی برای تفویض اختیارات سیاستگذاری به افراد محافظهکار و تورمگریز باشد و توانایی دولتها در تفویض اختیارات سیاستی به افراد تورمگریز با استقلال بانک مرکزی بیشتر میشود (آلسینا، 1988). هرچند به اعتقاد برخی شواهد مربوط به رابطه معکوس استقلال بانک مرکزی و نرخ تورم در کشورهای پیشرفته لزوماً دلالتی بر رابطه علیت یا اینکه این ارتباط در چارچوب تئوریهای ناسازگاری پویا باشد، ندارند.
پینوشتها:
1- واگنر و بوکانان این مساله را از منظر ملاحظات مربوط به انتخاب عمومی نیز مورد تاکید قرار میدهند.
2- Fiscal Dominance
3-Time Inconsistency of Discretionary Policies
4- Revenue Motive
5- Employment Motive
منابع:
1- Alesina A. and L. Summers (1993)
2- Bade, R., and M. Parkin. 1985.
3- Blanchard. O (2006)
4- Cukierman, A. (2008)
5- Cukierman A. (2006)
6- Cukierman A., S.Webb and B. Neyapti (1992)
7- Romer D.H (2006)
8- Kydland F. E. and Prescott E. C. (1977)
9- Grilli V. D. Masciandro and G. Tabellini (1991)
10- Walsh k. (2010)
11- Sargent T.J and N.Wallace (1981)
12- Meisel A. and J. D. Barón
نمایش
بر اساس لایحه بودجه ۱۴۰۲ در سال آینده پاداش پایان خدمت کارکنان در ازای هر سال خدمت و به میزان حداکثر تا سی سال ۵۲۰ میلیون تومان پیشبینی شده که نسبت به امسال ۷۵ میلیون تومان اضافه شده است.
برای فهم بهتر مقدار هزینه 2877 میلیارد دلاری وارد شده از صادرات نفتی از دست رفته تا پایان سال میلادی گذشته، میتوان به ارزش ریالی آن با توجه به قیمت دلار در بازارهای امروز اشاره کرد که بالغ بر 100.7 هزار هزار میلیارد تومان میشود.
عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی گفت: سال آینده هیچ افزایش قیمتی برای حاملهای انرژی از جمله بنزین، گازوئیل و گاز را نداریم و این موضوع اصلاً در بودجه سال ۱۴۰۲ نیامده است.
سید احسان خاندوزی، سخنگوی اقتصادی دولت : نرخ ارز در سامانه نیما متغیر خواهد بود. بخشی از مشکلی که در آبان و آذر ماه به وجود آمد بود. اشتباه در تخصیص ارز در یکی از زیرمجموعه های بانک مرکزی بود و موجب شد واردات برای کالاهایی که با درهم باید وارد می شد با محدودیت همراه شود .که باعث شد این موضوع القا ش ...
رئیس اتحادیه تعمیرکاران خودرو با اعلام اینکه قیمت قطعات یدکی گران شده اما قیمت دستمزد تعمیرکاران خودرو تغییر نکرده است، گفت: در حال حاضر قیمت قطعات یدکی خودرو بسیار بالاست و هیچ نظارتی در این رابطه انجام نمی شود.
«تورم را نصف و سپس تکرقمی خواهیم کرد»؛ این دقیقا وعدهای بود که سیدابراهیم رئیسی در انتخابات سال گذشته داد. اکنون 16 ماه از آغاز به کار دولت او میگذرد و بررسیها نشان میدهد رئیسی و دولتش در کنترل تورم طی این مدت، نسبت به بازه زمانی مشابه در دولت روحانی، ناکام بودهاند.
سابقه بیمه خریدنی نیست مگر اینکه فرد به ۶۰ سال رسیده باشد و برای بازنشسته شدن نیاز به خرید سابقه بیمه داشته باشد.
فشار تقاضا برای واحدهای کوچک متراژ و قدیمی نمایه غالب در این بازار است.
ه علت تاثیرگذاری وضعیت اقتصادی بر تمامی افراد، مسائل اقتصاد کلان، نقش مهمی را در مباحثات سیاسی ملی ایفا میکنند. شرکتکنندگان در انتخابات از وضعیت اقتصادی آگاه هستند و میدانند که سیاستهای دولت میتواند از راههای قابلتوجهی بر اقتصاد، تاثیرگذار باشد.
یک مدیر بیمهای ضمن تشریح برخی دلایل عدم توجه مردم به بیمههای زندگی، گفت: : یکی از مهمترین دلایل تورم و کاهش ارزش پول است که مردم متناسب با شرایط تصمیم میگیرند.
برخی از سکه بازان با اشاره به اظهارات اخیر رئیسی درباره قطار پیشرفت به کنایه می گفتند نرخ دلار این روزها سوار قطار سریع السیر شده و ایستگاه ها را یکی پس از دیگری طی می کند. همین امر موجب شده سکه بازان تحت هیجان افزایش قیمت دلار در موقعیت خرید قرار بگیرند.
رییس سازمان صنعت، معدن و تجارت قزوین با تاکید بر نقش مهم اصناف در پیشبرد اهداف اقتصادی کشور و توزیع کالا و خدمات بین جامعه گفت: بدون همراهی و حضور موثر اصناف هیچ برنامهای در بازار قابلیت اجرا و عملیاتی شدن ندارد.
دولت برای جلوگیری از تشدید چالش در صندوقهای بازنشستگی بایستی پیشنهادهای تحولی در حوزه صندوقهای بازنشستگی و اصلاح سن و سابقه بازنشستگی در بودجه سال ۱۴۰۲ لحاظ کند.
عضو هیات رئیسه کمیسیون صنایع و معادن مجلس گفت: اگر قیمت معامله شده خودرو در بورس بالاتر از بهای تمام شده پایه و سود معقول باشد، تفاوت مذکور باید برای مصارف عمومی به طور مثال برای توسعه صنعت حمل و نقل هزینه شود.
بحران مدیریتی در حالی دومین دارنده منابع گازی جهان را دچار چالش جدی کرده است که رسانههای نزدیک به دولت مدتها بود «زمستان سخت اروپا و التماس آنها برای گاز ایران» را نوید میدادند.
تحلیل تکنیکال بورس در واقع علمی در بازارهای مالی است که در آن پیشبینی قیمتهای آینده بر اساس بررسی قیمتهای گذشته صورت میگیرد.
نرخ تسهیلات به سپرده ها پس از کسر سپرده قانونی در مهر ماه امسال، در 4 استان کشور بالاتر از 100 درصد بوده که اتفاقی خطرناک در اقتصاد قلمداد می شود. به باور برخی تحلیل گران این رویداد می تواند موجب رشد فزاینده نقدینگی شده و از این حیث این 4 منطقه را میدان انفجار نقدینگی می دانند.
در اولین روز هفته معاملات بورس و فرابورس تهران، شاهد تغییرات اندک شاخص سهام بانکها و موسسات اعتباری در بازار سرمایه بودیم.
در اولین روز کاری هفته معاملات بورس وفرابورس تهران شاهد افت شاخص سهام شرکت های انبوه سازی،املاک و مستغلات دربازار سرمایه بودیم.
با توجه به آمارهای سازمان امور مالیاتی طی ۷ ماهه سال جاری حدود ۲۷۰ هزار میلیارد تومان مالیات وصول شده است و درآمد مالیاتی مهر ماه ۵۰ هزار میلیارد تومان بوده است.
ثبت نظر