Fa En جمعه 10 فروردین 1403 ساعت 10 و 26 دقیقه

سیاست های پولی و بانکی

       افراد کار آفرین و دارای توانایی های مشخص باید از امکانات بانکی بهره مند شوند .تسهیلات بانکی به دو بخش تقسیم می گردد : وام های فردی و وام های سرمایه گذاری . این طبیعی است که افرادی که  دارای قدرت مالی بیشتر ی باشند می توانند از امکانات و تسهیلات بانکها بیشتر استفاده کنند و این مختص کشور ماست . بطور طبیعی بعضی از افراد که از اقشار متوسط و کم درآمد جامعه هستند شرایط عمومی بانک ها برای دریافت تسهیلات از جمله وثایق ، توان مالی ، تجربه و پیشینه ی فعالیت اقتصادی را ندارند .  در اینجا حاصل این واقعیت ها این تصور را بوجود می آورد که بانکها به اقشار خاصی تسهیلات بانکی می دهند که این امر انصاف را در امور بانکها به چالش می کشاند که برای آن باید برنامه ریزی کرد.

       در سیستم بانکی بانکها رسالت خود را انجام می دهند . واقعیت در این سامانه این است که جهت گیری بانک ها معمولا به سمتی است که پول خودرا به افرادی بدهند که توانایی برگرداندن آن را داشته باشند .

      نوع نگاه به پرداخت تسهیلات بستگی به دیدگاه دولت دارد . دولت فکر می کند که اگر به قشر کارمند و بخش  پایین جامعه توجه داشته باشد بانک  می تواند در اختیار این گروه قرار گیرد . این سئوال مطرح می شود که آیا ریشه ی  تمام مشکلات اقتصادی کشور ناشی از عملکرد نا مناسب بانک ها بوده است ؟ قطعا" این مطلب درست به نظر نمی رسد . توسعه اقتصادی فرایندی است که طی آن همه عوامل مهم در یک جهت و با تفکر علمی در کنار هم حرکت کنند .

       بنابراین ، سیاست های بانکی باید اصلاح شود .ساختار بانکی کشور به شکل یک امر نا متعادل صندوق داری است تا بانک داری .  بانکداری در واقع به معنی فراهم کردن راه حل های اعتباری برای تامین مالی تمام فرصت های سرمایه گذاری است . سیستم بانکی از هر کجای دنیا که می تواند باید منابع را جمع آوری و در صورت امکان ارزش افزوده ایجاد کند . بانک ها وظیفه دارند به دنبال جذب سرمایه های سرگردان داخلی و خارجی باشند .نگاه سیستمی به بانک ها گویای این واقعیت است که سیستم های جزئی در یک نظام کلی بانکی (که به صورت علمی طراحی و کار می کند ) اگر درست کار نکنند نتایج آنها منجر به یک سیستم نا کار آمد بانکی کل می شود که :

1 - سیستمی عمل نمی کند

2 - باعث تورم می شود

3 - رفاه را در جامعه کم می کند .

4 - نرخ بیکاری را افزایش می دهد .

5 - تسهیلاتی را که باید در جای خود صرف شود از مناطق محروم به مناطق برخوردار کوچ داده و صرف نابجای این تسهیلات در امور غیر توسعه ای شده که این  جریان سو باعث جهنم سوزان اقتصادی برای قشر فقیر می گردند .

      بنابراین ، باید بانکها و بویژه در راس آنها بانک مرکزی را با استفاده بجا و زود هنگام و مستمر از علوم روز  و تکنولوژی مجهز به سیستمی کارآمد و علمی نمود تا پاسخگوی واقعی که ایجاد ارزش افزوده است باشد .

     سیاست هایی که باعث افزایش عرضه و تقویت پول می شود ، قطعا تورم کاهش پیدا خواهد کرد .  اگر نرح تورم ناشی از فعالیت های غیر اقتصادی کاهش پیدا کند " رکود " تلقی می شود و برای اقتصاد کشور بسیار خطرناک است .

      بانک ها باید فقط تصمیم گیرنده اصلی در زمینه پرداخت تسهیلات باشند  و دولت و بانک مرکزی در این باره سیاستگداری لازم را در این زمینه انجام دهد . " مغز"های  متفکر بانک ها باید از تجربه و دانش کافی برخوردار باشند تا کشور به سرو سامان مالی برسد .البته اقتصاد یک معادله علمی است و علمای ذی فن می توانند این معادله علمی را لحظه به لحظه هدایت و نظارت نمایند تا به سر منزل مقصود برسد .  بنابراین ،  سیاست پولی و بانکی می تواند بوسیله دانشمندان و علمای این علوم  تدوین ، تصویب ونظارت شود تا تو سعه ی  پایدار به تدریج براساس معادلات علمی انجام و رضایتمندی مردم جامعه در ایران به منصه ی  عمل در آید .

این سیاست ها عبارتند از :

1 - طراحی شیوه مناسب برای پرداخت تسهیلات با اهداف تولید و اشتغال .  

2- استفاده از تسهیلات خارجی برای پروژه های بزرگ مانند پروژه های سیمان ، نفت ، گاز و...   .

3 - کاهش متعادل سود سپرده و سپس کاهش مناسب نرخ تسهیلات گره گشا خواهد بود .

4 - بانک مرکزی در زمان تغییرات سیاست های اقتصادی با تاخیر چند ماهه عمل نکند که این امر آثار تورمی و یا رکودی خاص خود را دارد .

5 - بانک ها با عنوان" شریان های اقتصادی " فعلا با مشکلات زیادی روبرو هستند از جمله افزایش نقدینگی ناشی از ارائه تسهیلات بیش از حد و اثر گذاری آن در تورم .

6 - « بانک ها ضامن پول مردم هستند » و به همین دلیل باید بانک ها پرداخت تسهیلات را تایید کنند .

7 - شورای پول و اعتبار ، و دولت ضمن حفظ استقلال باید هماهنگ با یکدیگر عمل کنند  .

8 - تغییر پی در پی مدیران عالی سیستم بانکی باعث مشکلاتی خواهد شد .  اگر مدیران در یک دوره چهار ساله تثبیت شوند نتایج بهتری را در بر خواهد داشت .

9 -  سیستم بانکی در اعطای تسهیلات فاقد نظارت لازم است .وضع و اعمال مقررات نظارتی این مشکل را حل می کند .  

10 - محقق شدن اصلاح ساختار نظام بانکی بر اساس ساختار اسلامی .  دولت باید نگاه علمی و تخصصی به امور بانکی داشته باشد .

11 - با افزایش تولید صنعتی و کشاورزی قیمت تمام شده کاهش پیدا می کند ، واردات کمتر می شود که در نهایت باعث افزایش بهره وری و اشتغال در کشور می شود و مشکل اقتصادی که تورم بالا و نرخ بیکاری بالا می باشد ، حل می شود.

ثبت نظر

ارسال