4-1. نقش قدرت اقتصادی در محافظت از دین و دنیای مردم
قرآن کریم مال و ثروت را مایه قوام زندگی انسان می داند و می فرماید: «وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جََعلَ اللّهُ لَکُمْ قِیَاماً» ﴿ النسا، 5﴾. بر اساس روایتی که شیخ طوسی ره در کتاب امالی خود نقل نموده است، امام صادق (ع) به یکی از اصحاب خود فرمود: «اِحتَفِظ بِمالِکَ ؛ فَإِنَّهُ قِوامُ دینِکَ . ثُمَّ قَرَأَ: « وَلا تُؤتُوا السُّفَهاءَ أمْوالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیاما ».[1] مفسر بزرگ معاصر حضرت آیه الله جوادی آملی با اشاره به این آیه می فرمایند:
«مال عامل قیام و قوام یک ملت است. در سوره مبارکه نساء فرمود: « وَلا تُؤتُوا السُّفَهاءَ أمْوالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیاما ».ملت اگر بخواهد قائم و مقاوم باشد چاره ای نیست که کیف و جیبش پر باشد ملتی که دستش تهی است از ستون محروم است، از قیام و مقاومت طرفی نمی بندد، این مال است که عامل قیام یک ملت است،... آن کسی که سفاهت اقتصادی دارد، درایت اقتصادی ندارد، صلاحیت آن را ندارد که مال را به دست او بدهند. اگر هم هوش اقتصادی دارد و لکن طهارت قدسی و قداست عقل در او یافت نمی شود او سفیه است. سفاهت در فرهنگ قرآن تنها در فقدان نظر نیست بلکه بسیاری از افرادند که از نظر علمی خردمند و پخته و فرهیخته هستند ولی از نظر عقل عملی سفیه اند. قران کریم کسانی را که راهیِ راه ابراهیم خلیل سلام الله علیه نیستند سفیه می داند« وَمَن یَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِیمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ»«بقره: 30». ( هفته نامه میهن، ش 57 ، 18/2/1393)
در حدیث گهرباری که از امام صادق (ع) نقل شده است اهمیت اموال در پایداری و استواری اسلام و مسلمین و لزوم مدیریت آن توسط افراد آگاه و متعهد چنین بیان شده است:
«إنَّ مِن بَقاءِ المُسلِمینَ وبَقاءِ الإِسلامِ أن تَصیرَ الأَموالُ عِندَ مَن یَعرِفُ فیهَا الحَقَّ ، ویَصنَعُ (فیهَا) المَعروفَ ؛ فَإِنَّ مِن فَناءِ الإِسلامِ وفَناءِ المُسلِمینَ أن تَصیرَ الأَموالُ فی أیدی مَن لا یَعرِفُ فیهَا الحَقَّ ، ولا یَصنَعُ فیهَا المَعروفَ .[2]
4-2. اقتدار اقتصادی لازمه اقتدار سیاسی مسلمانان
طبق تعالیم دین فراهم کردن هر گونه نیرو و قدرتی که باعث ترس دشمنان اسلام شود، ضروری شمرده شده است:
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُم[3]
کلمه" قوة" نه تنها وسائل جنگى و سلاحهاى مدرن هر عصرى را در بر مىگیرد، بلکه تمام نیروها و قدرتهایى را که به نوعى از انواع، در پیروزى بر دشمن اثر دارد شامل مىشود. بنا بر این علاوه بر اینکه باید از پیشرفتهترین سلاحهاى هر زمان- به عنوان یک وظیفه قطعى اسلامى- بهرهگیرى کرد، نباید از قدرتهاى اقتصادى، فرهنگى، سیاسى، که آنها نیز در مفهوم" قوة" مندرج هستند و نقش بسیار مؤثرى در پیروزى بر دشمن دارد نیز غفلت کرد[4].
4-2. پیشرفت اقتصادی شاخصه امت اسلامی
قران کریم درباره پیامبر و یاران او می فرماید: «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ(شاخ و بال داده) فَآزَرَهُ (به تدریج آن جامعه نوپا شاخ و بالهای آن در تقویت او موثر واقع می شوند)فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ (تا درشت و قوی می شوند و بر ساقه خود تکیه می کنند) یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ(کشاورزان بنیانگذارخود) لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا» ﴿فتح: 29﴾
مفاد آیه قدرت یافتن مسلمانان و رسیدن به شکوه و عظمتی است که دشمنان اسلام تاب تحمل آن را ندارند لذا طبعا باید این اقتدار از هر جهت باشد، هم اقتدار سیاسی، هم اقتدار نظامی و هم اقتدار اقتصادی و فرهنگی. لذا خود اتکا نبودن و چشم به دروازه های خارج دوختن، نه تنها خشم کافران بر نمی انگیزد بلکه موجبات خرسندی آنان را نیز فراهم می سازد.
4-3. لزوم جلوگیری از سلطه کفار
در قرآن کریم ایجاد رابطه با غیر مسلمانان به شرط اینکه از در جنگ با مسلمین درنیایند و فکر نابودی دین و ایمان آنها را نداشته باشند مجاز شمرده شده است. براساس آموزه های اسلامی مسلمانان در مواجهه با غیر مسلمانان، همواره باید بدانند که با اعضای یک پیکره بیگانه مواجه اند و معنای اینکه نباید ولاء غیر مسلمان را داشته باشند این است که مسلمان نباید عملاً عضو پیکر جامعه غیر مسلمان قرار گیرد. همه اینها ایجاب می کند که روابط مسلمان با غیر مسلمان محتاطانه باشد.[5]
بر همین اساس در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تأکید شده است، هر گونه قراردادی را که موجب سلطه بیگانگان بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور شود، ممنوع اعلام می کند.[6]
همچنین در فصل چهارم قانون اساسی که مربوط به اقتصاد و امور مالی است، یکی از ضوابط جمهوری اسلامی ایران، جلوگیری از سلطه بیگانگان بر اقتصاد کشور بیان شده است.[7]
به طور کلی، یکی از اصولی که توجه به آن در روابط خارجی دولت اسلامی ضرورت دارد، حفظ استقلال و عزت مسلمانان در روابط سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی است.
در آیه نفی سبیل، هرگونه راهی برای تسلط کفار بر مومنین از طرف خداوند ممنوع شده است:
«وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا»[8].
از آنجا که کلمه" سبیل" به اصطلاح از قبیل" نکره در سیاق نفى" است و معنى عموم را میرساند از آیه استفاده میشود که کافران نه تنها از نظر منطق بلکه از نظر نظامى و سیاسى و فرهنگى و اقتصادى و خلاصه از هیچ جهتی نباید بر افراد با ایمان، تسلط داشته باشند و اگر پیروزى آنها را بر مسلمانان در میدانهاى مختلف مىبینیم به خاطر آن است که بسیارى از مسلمانان مومنان واقعى نیستند و راه و رسم ایمان و وظائف، مسئولیتها و رسالتهاى خویش را به کلى فراموش کردهاند[9].
غالب فقها برای نفی هرگونه سلطه به آیه فوق تمسک و مفاد آن را حکم دانسته اند نه اخبار یعنی مسلمانان باید با عمل خویش راه تسلط کفار را سدّ نمایند و هر عمل منتهی به سلطه کفار نامشروع است[10].
پذیرش سلطه اقتصادی بیگانگان و وابستگی به آنها موجب احساس حقارت، خود باختگی و خود کم بینی مسلمانان در مقابل آنان و به تدریج وابستگی فرهنگی می شود. از این رو پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در تمام عرصه های زندگی اجتماعی خویش به ویژه در روابط اقتصادی با اهل کتاب به این اصل مهم و اساسی توجه جدی می نمود. از آن حضرت نقل شده است که فرمود: «الاسلام یَعلو ولا یٌعلی علیه»: اسلام همیشه بر دیگر مکاتب وملل برتری دارد وهیچ چیزی بر اسلام برتری ندارد[11] .
بر این اساس مشخص می گردد که پیامبر عظیم الشان اسلام(صلی الله علیه و آله) به هیچ وجه به تسلط غیرمسلمانان بر مسلمانان در همه ابعاد، اعم از عرصه های سیاسی، نظامی، اقتصادی، علمی و فن شناختی، فرهنگی و ... رضایت نمی دادند و عزت مسلمانان را در بی نیازی از کفار و سرخم نکردن مقابل آنان می دانستند. یکی از اقدامات عبرت آموز ایشان برای قطع ریشه های وابستگی مسلمانان به اهل کتاب، تغییر بازار مدینه از بازار بنی قینقاع -که در دست یهودیان بود و موجبات تسلط آنان بر قلب اقتصاد مدینه را فراهم کرده بود- به بازار مستقلی در نزدیکی باغ های انصار برای مسلمانان بود. تاسیس این بازار و وضع مجموعه قوانین تسهیل کننده معاملات آن، انحصار تجارت و سودهای کلان ناشی از آن را از دست یهود خارج کرد و مسلمین را در موضع برتر قرار داد. ابن شبّه میگوید: «زمانیکه رسول خدا (ص) خواست برای مدینه بازاری بنا نهد، به بازار بنی قینقاع رفت و سپس به بازار مدینه آمد و با پای خود مکان آن را معین نمود و فرمود: این بازار شماست پس تنگ نمیشود و از آن خراج ستانده نمیشود» (ابن شبة 1368، ج 1،ص 304 )
4-5. خود اتکایی اقتصادی رمز عزت و سربلندی امت اسلامی
هرگونه فعالیت اقتصادی باید به دور از هر گونه احساس ذلت باشد و حفظ عزت و جلوگیری از تحقیر مسلمین آنچنان اهمیت دارد که امیر المؤمنین علیه السلام در نامه خود به مالک اشتر او را از منت گذاردن بر سر رعیت بر حذر داشته و می فرماید:
و ایّاک و المنّ علی رعیّتک بإحسانک: تو را برحذر می دارم از اینکه بر مردم به خاطرت احسانت منت گذاری[12]. سیره امامان معصوم در صدقه دادن پنهانی بهترین گواه بر این مدعاست.
قرآن کریم شیوه و روش مسلمانانی را که راه عزت، اقتدار و سربلندی خود را در ارتباط عمیق تر با کافران جستجو می کنند ناصحیح دانسته، و تمامی عزت و اقتدار مسلمین را در گرو پیوند با خدا می داند. خداوند متعال می فرماید:
الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً. [13]
بدین نحو قرآن کریم کسانی را که عزت را از کفار طلب می کنند مورد سرزنش قرار داده و راه دستیابی به عزت را نه در دوستی با کفار و بیگانگان، بلکه در ارتباط با عزیز مطلق که همانا خداوند قادر متعال است می داند.
این قاعده، راه هرگونه نفوذ و سلطه کفار بر جوامع اسلامی در حوزه های مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی را مسدود می نماید و عدم وابستگی اقتصادی و جلوگیری از نفوذ فرهنگی را مورد نظر قرار می دهد. بنابر این وظیفه مسلمانان جلوگیری از سلطه بیگانگان بر مقدرات و سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود و تلاش در جهت حفظ استقلال سیاسی و ازمیان برداشتن زمینه های وابستگی است.
در اندیشه اقتصاد اسلامی یکی از مهمترین عوامل تحقق عزت برای مسلمین، استغناء و تأمین بودن نیازهای اساسی آنان معرفی شده است. بر اساس آموزه های اسلامی افراد باید تلاش کنند که بی نیاز از دیگران شوند و دولت اسلامی نیز در جهت تأمین نیاز های اساسی آنها اقدام کند. در آموزه های اسلامی و در سیره و سخنان ائمه بزرگوار (علیهم السلام) نیز این مطلب دیده می شود[14].
برای مثال امام صادق (علیه السلام)در حدیثی عزت مؤمن را در بی نیازی او از سایر مردم معرفی می نماید:
شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِیَامُ اللَّیْلِ وَ عِزُّهُ اسْتِغْنَاؤُهُ عَنِ النَّاسِ[15]
توضیح بیشتر آنکه: خوداتکایی غیر از خود کفایی است خودکفایی یعنی جامعه ای همه نیازمندیهای خود را تامین کند و نیازی به واردات نداشته باشد اما اقتصاد خوداتکا ممکن است که احتیاج به وارد کردن برخی از کالاها داشته باشد اما در تأمین آنها وابستگی به سایر جوامع ندارد و ناگزیر به باج دادن نیست بلکه در روابطی سالم به داد و ستد محصولات می پردازد. از این رو یک جامعه مستقل باید در کالاهای ضروری و حیاتی چون غذا و دارو،خود اتّکا باشد.
همچنین خوداتکایی غیر از قطع روابط اقتصادی با خارج است زیرا ممکن است کشوری با سایر جوامع داد و ستد بازرگانی داشته باشد بدون این که استقلال خود را از دست بدهد. لذا ممکن است جامعه اسلامی ترجیح دهد برخی از نیازمندی ها را به جهت استفاده بهتر از امکانات جامعه در تولیدات مفیدتر و کم هزینه تر، از خارج وارد کند[16].
3-2. پیشگیری از تضعیف اقتصاد کشور و دلسردی مردم از نظام اسلامی
ابتدا به عنوان مقدمه برخی تفاوتهای "اقتصاد مقاومتی" و "ریاضت اقتصادی"[1] را با استفاده از آیات قرآنی مرور می کنیم .
"ریاضت اقتصادی" و "اقتصاد مقاومتی" دو واژه جدید هستند که یکی پس از مشکلات و بحران های اقتصادی اخیر در غرب و دیگری بعد از تحمیل تحریم های جدی اقتصادی غرب علیه ایران مطرح گردیده اند. این دو واژه نقاط اشتراک و افتراقی دارند:
الف: هر دو در اینکه برجامعه ای که تحمیل می شوند، فشار میآورند و مردم را در مضیقه قرار می دهند، قدرت خرید کم می شود و موجب نابسامانیهایی در زندگی فردی و اجتماعی و کند شدن رشد اقتصادی میشوند، مشترکند.
ب: نقطه افتراق آنها این است که در ریاضت اقتصادی مصطلح، امیدی به آینده نیست فعلاً افراد مجبورند سختی را تحمل کنند، این تحمل سختی ما بازاءیی ندارد. اما در اقتصاد مقاومتی، افراد سختی هایی را تحمل می کنند ولی می دانند که اولاً این تحمل و این مشکل بهای یک چیز با ارزش است که به خاطر آن باید آن را به جان بخرند و دیگر اینکه همچنانکه از نامش پیداست این مشکلات را با امید به آیندهای روشن تحمل میکنند، درست همانند دو نفری که در یک مسیر سنگلاخ و ناهموار راه میپیمایند که یکی از آنها بدون هدف است و نمی داند به کجا می رود؛ فعلاً با این سنگ ها و خارها دست و پنجه نرم میکند ولی امیدی به آینده ندارد، اما دیگری نیز در این مسیر با مشکلات قدم بر میدارد ولی میداند که نهایت این راه به نقطهی مطلوب وی می رسد و به امید رسیدن به آن نقطه روشن، سختی ها را تحمل میکند. اولی تنها ریاضت و سختی میکشد بدون هیچگونه دلخوشی و امیدی به آینده اما دومی هم همین ریاضت و سختی را تحمل میکند با امید و علم به اینکه این راه، دیر یا زود به پایان می رسد و او به سر منزل مقصودش خواهد.
خداوند متعال حالت این دو گروه را چنین به تصویر کشیده است:
وَ لا تَهِنُوا فِی ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا یَرْجُونَ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً" [2]
"درتعقیب دشمنان (دست و پنجه نرم کردن با آنها) سستی نکنید (بلکه روحیه تهاجمی خود را همه حال حفظ کنید) زیرا همانطور که شما در سختی هستید، آنها هم در سختی هستند (با یک فرق که) شما امید به رحمت وسیع پروردگار دارید. اما آنها چنین امیدی ندارند."
برای حفظ روحیه امید و از دست ندادن نشاط مبارزه، خداوند آیات مربوط به استقامت و صبر را نازل فرموده است:
"فَاستَقِم کَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَکَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیرٌ "[3]
"در انجام وظایف، استقامت داشته باشید و از راه الهی بیرون نروید که خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است."
"فَلِذلِکَ فَادعُ وَاستَقِم کَما أُمِرتَ وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم" [4]
... ای پیامبر تو مأموریت خود را انجام بده و دعوت به حق بکن و کار به سلیقه ها و خواهشهای افراد نداشته باش.
جلال الدین سیوطی در روایتی نقل می کند: هنگامی که آیه * (فَاستَقِم کَما أُمِرتَ) * نازل گردید، رسول خدا (ص) فرمود: «شمّروا ، شمّروا ! ! فما رؤی ضاحکا» یعنی سخت و جدی باشید و پس از آن هیچگاه در حال خنده مشاهده نگردید. (الدر المنثور : 4 / 480 . )
آیات بسیاری هم در باره صبر در قرآن آمده است:
" یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ " [5]
ای کسانی که ایمان آورده اید به طور فردی و جمعی صبر داشته باشید و با هم مرتبط باشید و تقوا داشته باشید که اینها موجب رستگاری است.
" وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ " [6]
صبر داشته باش که خداوند اجر محسنان را ضایع نمیکند.
"فَاصبِر اِنَّ وَعدَاللّه حقَّ وَلا یستخفنک الَّذینَ لایوقِنون" [7]
صبر داشته باش که وعده الهی حق است و کسانی که یقین ندارند تو را سست و سبک نکنند.
البته فشار اقتصادی به انواع و اقسامش علیه پیروان حق، در تاریخ سابقه دارد. در زمان پیامبر(صلیاللهوعلیهوآله) یکی از روشهای منافقان برای پراکنده ساختن افراد از اطراف ایشان مسئله اقتصادی و در فشار اقتصادی گذاشتن آنها بود. قرآن در این باره چنین می گوید:
"هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ " [8]
آنها میگفتند به افراد اطراف پیامبر کمک اقتصادی و مالی نکنید تا در اثر فشار و مضیقه اقتصادی پراکنده شوند. محاصره پیامبر و اصحابشان و مسئله شعب ابوطالب از همین قبیل بود.
بعد از پیامبر(صلیاللهوعلیهوآله) هم در جنگ صفین میبینیم معاویه آب را بر روی لشکریان امیرالمومنین (علیهالسلام) بست و هدف واقعی او تحت فشار قرار دادن لشکر اآن حضرت (علیهالسلام) در اثر تشنگی و ایجاد شکاف و اختلاف و نافرمانی در بین آنان بود.
مسئله فدک نیز از همین قبیل بود که دست امیرالمومنین(علیهالسلام) را از عایدات فدک قطع کنند تا حضرت بنیه اقتصادی اداره اطرافیان خود را نداشته باشد.
مسئله بستن آب در روز عاشورا بر امام حسین(علیهالسلام) هم اینگونه بود تا در اثر تشنگی، صدای اعتراض لشکریان یا زن و فرزندان امام حسین(علیهالسلام) بلند شود که تاریخ یک مورد از این اعتراضات را ثبت نکرده است.
اکنون هم با ملت عاشورایی ایران همین معامله را می کنند تا بر اثر فشار اقتصادی اعتراض و نافرمانی ایجاد شود و لیکن کور خوانده اند که این ملت همان گونه رفتار میکنند که اصحاب امام حسین (علیهالسلام) در روز عاشورا انجام دادند.
اقتصاد مقاومتی از جمله موضوعات مهمی است که در سالهای اخیر به دلیل مواجهه نظام مقدس جمهوری اسلامی با دسیسه های استکبار جهانی از جمله تحریمهای ظالمانه اقتصادی، در صدر اولویت های مورد نظر رهبری معظم انقلاب قرار گرفته است. از آنجا که در بند 21 سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن بویژه در محیط های علمی آموزشی و رسانه ای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی مورد تاکید قرارگرفته است، انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمیه قم به منظور ایفای چنین رسالتی، مجموعه پیشِ رو را جهت استفاده مبلغان محترم تهیه و ارائه نموده است.
گرایش به اقتصادمقاومتی مخصوص ما هم نیست؛ امروز در بسیاری از کشورها - بخصوص در این سالهای اخیر - با تکانههای شدید اقتصادی که در دنیا بهوجود آمد، کشورهای متعددی به دنبال مقاومسازی اقتصاد خودشان برآمدند...[7]
اقتصاد مقاومتی اصطلاح جدیدی است که در چند سال اخیر توسط مقام معظم رهبری ارائه گردیده است. در بیانات ایشان، همانطور که در صدر ابلاغیه سیاست های اقتصاد مقاومتی نیز اشاره فرموده اند، اقتصاد مقاومتی یک نوع الگوی اقتصادی است که برگرفته از فرهنگ و ارزشهای اسلامی و انقلابی است و خصلت بارز آن توانمندی اقتصاد کشور در مقابله با تهدیدهای دشمن و تبدیل آنها به فرصتی برای پیشرفت بیشتر است.
برای توضیح بیشتر می توان گفت اقتصاد مقاومتی واژه ای ترکیبی از دو کلمه اقتصاد و مقاومت است.کلمه اقتصاد در لغت به معنای میانه روی است ولی در اینجا معنای اصطلاحی آن مورد نظر است که یک نوع دانش و یا نظامی است که به رفتارهای انسان و وضعیت های بهینه زندگی او در زمینه های تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات و امکانات رفاهی می پردازد. مقاومت از ریشه «قوم»[1] و از باب مفاعله است و مفاهیمی مانند قوام، قیام، استقامت، مستقیم و قیمت، هم از این ماده اشتقاق یافته اند. باب مفاعله وقتی استعمال می شود که بری فعل طرف دیگری هم وجود داشته باشد، مانند مکاتبه که در معنای عمل نوشتن میان دو نفر به کار می رود. بنابراین استعمال صفت مقاومتی برای اقتصاد، دلالت بر حالتی از اقتصاد می کند که اولاً: در ساخت درونی خودش از قوام و استحکام لازم برخوردار باشد و ثانیاً در مواجهه با عوامل تهدیدزای خارجی نیز بتواند قوام و پایداری خود را حفظ نماید.
بر این اساس اقتصاد مقاومتی، به معنای یک نوع اقتصادی است که اولاً: در ساخت درونی خودش برخوردار از قوام باشد و ثانیاً: در مقابل تهدیدات بیرونی نیز قدرت ایستادگی و پایداری داشته باشد. بر این اساس یکی از محققان اقتصاد اسلامی در تعریف اقتصاد مقاومتی می گوید: اقتصاد مقاومتی
«گفتمان و الگوی اقتصادی است که ضمن مقاوم سازی و تقویت اقتصاد ملی در برابر تهدیدها، توان تحریم شکنی با رویکرد عقب راندن نظام سلطه را داشته باشد و در عین حال پیشرو، فرصت ساز، مولد، درونزا و برونگرا باشد».[2]
ثبت نظر