شورای پول و اعتبار را از سلطه دولتی‌ ها نجات دهید

این بار صریح و بی‌پرده، پرده برداشتند از آثار مخرب دخالت دولت‌ها در سیاست‌گذاری پولی و ارزی و تجربه 8 سال دخالت و اعمال سیاست‌های دستوری دولت نهم و دهم و سلطه دولتی‌ها بر بانک مرکزی و شبکه بانکی آن اندازه تلخ بود، که روسای کل 4 دوره پیشین در کنار رییس کل جدید بانک مرکزی همصدا با هم و البته با چاشنی انتقاد از دولت و مجلس بخواهند برای عملیاتی کردن وعده استقلال بانک مرکزی، دستکم در گام نخست به دخالت دولتی ها در شورای پول و اعتبار پایان دهند و از تعداد اعضای دولتی این شورای مهم و تعیین کننده بکاهند.

به گزارش بینا ، آیا رییس جمهور ، حسن روحانی این توصیه مجید قاسمی ، محمد حسین عادلی، طهماسب مظاهری و محمود بهمنی را که با تدبیر ولی‌اله سیف همصدا شده بودند، جدی خواهد گرفت؟ البته در نشست پایانی و میزگرد 5 رییس کل قدیم وجدید بانک مرکزی جای ابراهیم شیبانی خالی بود و کافی بود که همه یادی هم از دکتر محسن نوربخش نماد استقلال نسبی بانک مرکزی ایران از ابتدای انقلاب تا کنون می‌کردند که به نظر هنوز جای خالی او در سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌ها احساس می‌شود.

شورای پول و اعتبار از فشار دولت خارج شود

گزیده سخنان دکتر مجید قاسمی ( رییس کل بانک مرکزی از 1365 تا 1368 )

اگر استقلال بانک مرکزی را تنها در حرف مورد اهمیت قرار دهیم و بعد در اجرا به آن بی‌توجه باشیم اصلاً خوب نیست، به‌عنوان نمونه الآن نرخ سود در اختیار رئیس‌کل بانک مرکزی نیست بلکه این نرخ در شورای پول و اعتبار تعیین می‌شود.گرچه شورای پول و اعتبار از ارکان بانک مرکزی است اما تحت فشار دولت قرار گرفته بود،باید شورای پول و اعتبار تخصصی و از فشار دولت خارج شود.

در سال 90 نرخ سود دستوری تعیین شد و همین عامل باعث شد که سیاست تک‌نرخی کردن ارز که از سال 81 آغاز شده بود به‌یک‌باره متوقف شود. با تدوین بسته سیاست نظارتی سال 90 دستاورد چندساله تک‌نرخی شدن ارز از بین رفت، البته دو بار بانک مرکزی تغییر نرخ سود را به شورای پول و اعتبار برد ولی با موافقت اعضا همراه نبود.
افرادی که باعث شدند این اتفاقات در بازار ارز بیفتد باید پاسخگو باشند، چرا که نامکشوف نبود که کاهش نرخ سود موجب فشار آمدن به نرخ ارز خواهد شد ولی باز هم آقایان در بسته سال 90 کار خود را کردند.

اگر بانک مرکزی اجازه داشته باشد وظایف خود را در مقام پولی عمل کند بسیاری از اشکالات اقتصادی ایران برطرف خواهد شد، بنابراین باید کمک کنیم بانک مرکزی وظیفه خود را به‌خوبی انجام دهد.

در مرحله اول باید کنترل تورم در دستور کار این بانک قرار گیرد چرا که اگر تورم کنترل نشود سرمایه گذاری مولد در کشور انجام نمی‌شود و ثبات نسبی به وجود نمی‌آورد.
سیاست‌های پولی باید طوری تنظیم شود که به سایر بازارها نیز توجه جدی شده باشد از جمله بازار ارز، بازار سرمایه و همچنین تعیین نرخ سود عقود مبادله‌ای.
 عقود مبادله‌ای کلید سرمایه در گردش واحدهای تولیدی است و نباید چند سال قبل کاهش پیدا می‌کرد.

ضریب فزاینده پولی افزایش یافته موجب شده نقدینگی و تورم به‌صورت سرسام‌آوری افزایش پیدا کند.چرا که تورم به‌معنای کمرنگ شدن قدرت خرید مردم از ایرانشهر تا پیرانشهر است؛ مطالبات غیرجاری نیز مشکلات اساسی است که در سیستم بانکی به‌خاطر بیماری اقتصاد ایجاد شده است.
مطالبات معوق به 80 هزار میلیارد تومان رسیده است، این آمار به‌معنای این است که 20 درصد نقدینگی کشور مطالبات غیرمعوق است؛ همچنین انتشار 50 هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت نیز باعث ایجاد رکود تورمی شده است.

استقلال بانک مرکزی به‌معنای استقلال از سیاست‌های کلی کشور و نظام نیست بلکه استقلال بانک مرکزی به‌معنای استقلال در ابزارهای پولی است.
از رئیس‌کل بانک مرکزی می‌خواهم تا درباره مابه‌التفاوت ارز مرجع و مبادله‌ای و پرداخت تعهدات ارزی واردکنندگان کالاهای اساسی تصمیم گیری کند، این موضوع اخیراً در دیوان محاسبات مصوب شده که کالاهای اساسی با ارز مرجع وارد کشور شود ولی هنوز مورد اجرا قرار نگرفته است.

برداشت از حساب بانک‌ها به‌جا نبود، استدعا می‌کنم پول و حقوق مردم به بانک‌ها بازگردانده شود.

استقلال بانک مرکزی تنها با قانون به وجودنمی‌آید، با نگاهی اجمالی به قوانین کشورهای مختلف می‌توان به این نتیجه رسید که استقلال بانک مرکزی در کشورهای مختلف تحت‌الشعاع دستگاه‌های دیگر قرار دارد.

در آمریکا استقلال بانک مرکزی بسیار وسیع و حتی رئیس جمهور نیز با وجود انتصاب رئیس‌کل امکان عزل آن را ندارد، البته در مواقعی با اعمال فشار و یا جنگ در آمریکا فقط امکان عزل رئیس‌کل بانک مرکزی وجود دارد اما این امر هم نتوانسته‌ است استقلال کامل این نهاد بانکی را به‌وجود آورد. در ژاپن با وجود آنکه رئیس‌کل بانک مرکزی از جانب وزیر امور اقتصادی و دارایی انتخاب می‌شود اما از استقلال قابل توجهی در اعمال سیاست‌های خود برخوردار است.

شخصیت رئیس‌کل بانک مرکزی بر استقلال این نهاد پولی نقش مؤثری دارد، در زمان ریاست بنده به‌خاطر دارم که چکی از جانب دولت برای پرداخت حقوق کارکنان به بانک مرکزی ارسال شده بود که با وجود آنکه این چک با امضای وزیر اقتصاد بود و حتی کسری بودجه نیز در آن منظور شده بود به‌عنوان این مطلب که بانک مرکزی سیستم بانکی نبوده و فقط بانک مرکزی است این چک را برگشت دادم.

رئیس‌کل باید در اعمال سیاست‌های بانک مرکزی شخصیت و استقلال قابل توجهی را داشته باشد، بانک مرکزی سیستم بانکی نیست که بتوان به آن تصمیمات الزام‌آوری را تحمیل کرد. در زمان جنگ نیز وزیر اقتصاد دو روز در بانک مرکزی مستقر بود و در نهایت نتوانست مبالغ مورد نظر خود را از بانک مرکزی دریافت کند، در آن دوران تمام تلاش خود را بر حفظ استقلال بانک مرکزی انجام دادم و حتی می‌توانم بگویم که تا حدود زیادی نیز به موفقیت‌هایی دست پیدا کردم.

اگر 4 رئیس‌کل پیشین بانک مرکزی در شرایط فشار حافظ استقلال بانک مرکزی بودند باید بگویم شرایط به‌سمت دیگری سوق پیدا می‌کرد.

بانک مرکزی تنها مسئول کنترل تورم نیست و تأمین رشد اقتصادی کشور نیز باید جهت کنترل نقدینگی موجود در جامعه در صدر وظایف بانک مرکزی قرار گیرد.

 به‌خلاف عقیده آقای بهمنی که در مواردی برداشت این وجوه را از حساب‌ها قانونی دانسته بود باید بگویم در نامه‌های متعددی بر غیرقانونی بودن این فعالیت تأکید کردیم، اما نتوانستیم به نتایج مطلوبی دست پیدا کنیم.

یکی از دلایل عدم اجرای بانکداری اسلامی در کشور عدم توجه به عقود مبادله‌ای است به نحوی که سال گذشته در 3 مرحله اوراق مشارکت به جامعه عرضه شد اما بر اساس آمارها فقط 47 درصد از این اوراق به فروش رفته، حال در این میان باید این سؤال مطرح شود که چگونه می‌توان در این شرایط عقود مبادله‌ای با نرخ 14 درصد را به فروش رساند.

اقتصاد کشور در شرایط نابهنجاری قرار دارد، دولت جدید به‌اعتقاد بنده حق دارد که نمی‌تواند 210 میلیارد تومان از هزینه‌ها را خرج کند که باید این اقدام را در بیان این عدم‌ناتوانی مورد قدردانی قرار داد.

گزیده سخنان دکتر محمد حسین عادلی (رییس کل بانک مرکزی 1368 تا 1373)

نرخ سود بانکی منطقی شود

امروز همه مسئولان اقتصادی کشور از جمله وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه در تحمل فشارهای اقتصادی کشور نقش مؤثری را ایفا می‌کنند اما باید بگویم خط مقدم تمام مشکلات و فشارها بانک مرکزی است.

معضل اصلی بانک مرکزی تورم و کنترل آن است، تورم به‌معنای جلوگیری از کاهش ارزش پول کشور و کنترل نقدینگی موجود در جامعه است. البته این امر کنار دیگر مشکلات سیستم بانکی کشور شامل معوقات بانکی و برداشت‌ها از حساب بانک‌ ها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.

برای چاره‌جویی این معضل بزرگ طی سال‌های اخیر اقدام به واردات محصولات نمود‌ه‌ایم که باید بگویم این امر نه‌تنها نتوانست راهکاری برای کنترل تورم باشد بلکه معضلاتی را نیز هم‌راستای خود به‌وجود آورد.

 مهمترین وظیفه بانک مرکزی برای کنترل تورم کاهش رشد نقدینگی است البته بانک مرکزی باید علاوه بر رشد نقدینگی و راه‌اندازی واحدهای تولیدی با ارائه تسهیلات باید حفظ ارزش پول ملی کشورمان را نیز حفظ کند.

بانک مرکزی باید شاخص سرمایه‌گذاری را که نرخ سود را تعیین می‌کند، به‌نحو مطلوبی مدیریت کند چرا که در صورت عدم اجرای این امر با ارائه تسهیلات به واحدهای تولیدی نمی‌تواند راهکار مناسبی را برای تعیین نقدینگی واحدهای تولیدی کشور به‌وجود آورد.

معیار نرخ سود باید توسط بانک مرکزی به‌نحو ویژه‌ای مدیریت شوند تا سرمایه‌گذاری‌ها هم‌راستای آن بتوانند تمهیدات لازم را داشته باشند به‌نحوی که بتوان به بخش‌های مختلف سرمایه‌گذاری‌های لازم را ارائه نمود.

برای کاهش نقدینگی باید نرخ سود بانکی را به‌صورت منطقی تعیین نمود، در این مسیر موضوعاتی از جمله بانکداری ربا نیز مطرح می‌شود که باید بگویم پول و مفهوم ربا باید در شرایط فعلی بازتعریف شده و در روند فرآیندی کلی مورد بازبینی قرار گیرد. نرخ سود را باید به‌عنوان شاخص سرمایه‌گذاری قرار داد تا به‌دنبال آن بانک مرکزی با تأمین منابع واحدهای متقاضی مدیریت لازم را در بازار انجام دهد.

استقلال بانک مرکزی مفهومی است که باید توسط دست‌اندرکاران ذی‌نفع اقتصاد کشور مورد شناسایی و درج قرار گیرد، مفهوم استقلال بانک مرکزی را باید تمام دستگاه‌ها و مسئولان درک و درست اجرا کنند کما اینکه در شرایط فعلی با حضور دولت یازدهم امیدهایی مبنی بر استقلال بانک مرکزی برای اتخاذ تصمیمات وجود دارد.

براساس قانون عملیات بانکداری بدون ربا، سیاست‌های پولی و مالی باید به تصویب هیئت دولت برسد که بنده به این امر معترضم چرا که اجرای این مصوبه استقلال بانک مرکزی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.در بودجه امسال و برنامه پنجم توسعه باید این امر مورد بازبینی قرار گیرد، چرا که شورای عالی پول و اعتبار نیز باید از کارشناسان بانکی به‌اضافه رئیس‌کل بانک مرکزی و متخصصین تشکیل شود تا بتوانند تصمیمات مؤثری را اجرا کنند.

تصمیمات شورای پول و اعتبار ضمانت اجرایی کافی نداشته و می‌توان از جانب دستگاه‌های دیگر مورد نقض قرار گیرد، در دوره‌های گذشته شوراهای عالی در کشور به‌وجود آمده بودند که بر اساس قانون مجلس امکان ورود و یا دخالت در تصمیم‌گیری‌های آنها را نداشت، به‌اعتقاد بنده شورای پول و اعتبار نیز باید در تدوین سیاست‌های پولی و مالی کشور مستقل بوده همانند این شوراها بدون دخالت هیئت دولت و مجلس وظایف خود را انجام دهد. البته نباید در مواقعی اصرار زیادی بر عدم سلطه دولت بر استقلال بانک مرکزی داشته باشیم چرا که در صورت رفع این سلطه ممکن است بانک مرکزی به بخشهای دیگری که فاقد تخصص لازم هستند وابسته گردد.

در حال حاضر با صحبت‌های رئیس دولت به نظر می‌رسد شناخت و درک مناسبی از استقلال بانک مرکزی به‌وجود آمده است که امیدوارم با اتخاذ تصمیم‌های مؤثر بتوانیم در آینده نرخ سود بانکی را تصحیح و نقدینگی کشور را کاهش و ارزش پول ملی را حفظ کنیم.

گزیده سخنان طهماسب مظاهری ( رییس کل بانک مرکزی از 1386 تا 1387)

عبور از 8 سال پرتلاطم و تاسف بار

نظام اقتصادی کشور 8ساله پرتلاطم و تأسف‌آور را پشت سر گذاشته است که باید برای بازسازی وضعیت فعلی از تجارب متخصصین این حوزه استفاده کنیم.

موضع دولت یازدهم با دولت گذشته 180 درجه متفاوت است، به نظر می‌رسد سیستم بانکی کشور باید وظایف کلیدی را جهت انجام سیاست‌های بانکی اتخاذ نمایند به‌نحوی که باید تنظیماتی در رابطه با سهامداران و هیئت مدیره با مدیران عامل صورت گیرد.این مفهوم باید برای سهامداران شکافته شود که سهامدار یک بانک صاحب منابع آن بانک نیست. البته باید عده‌ای که اقدام به تأسیس بانک می‌کنند نیز بتوانند خدمات بانکی مؤثری را در اختیار سهامداران خود قرار دهند.

بانک مرکزی باید بتواند بانک‌هایی را که سهامداران عمومی آن‌ها غیردولتی است تا حد مطلوبی مدیریت کند. البته باید بگویم اجرای این امر با مشکلاتی همراه است که لازمه تحقق آن کمک‌های تمام دستگاه‌ها است.

منظور من از سه‌قفله کردن این است که باید چاپخانه اسکناس محدود شود، نباید بانک مرکزی بدون مسدودیت اقدام به چاپ و انتشار پول کند که در راستای آن نقدینگی در سطح جامعه افزایش می‌یابد.

تمام تلاش خود را نمودیم تا جلوی انتشار اسکناس را بگیریم حتی به موفقیت‌هایی نیز رسیدیم و در پایان در اختیار رئیس‌کل بانک مرکزی آقای بهمنی قرار دادیم.

در مرداد ماه سال 84 نقدینگی کشور حدود 70 هزار میلیارد تومان بود، این رقم در مرداد 86 به 140 هزار میلیارد تومان رسید که بر همین اساس نقدینگی در 50 سال فعالیت بانک مرکزی 70 هزار میلیارد تومان و در دو سال معادل 50 سال افزایش پیدا کرد.پیش‌بینی می‌شد که در صورت اعمال سیاست‌های مستمر نقدینگی موجود در جامعه از 140 هزار میلیارد به 300 هزار میلیارد تومان برسد.

با اعمال سیاست‌هایی مانع افزایش نقدینگی شدیم و به‌نوعی خزانه کشور را قفل کردیم. به همین دلیل حدود 150 هزار میلیارد تومان نقدینگی کشور محقق شد که این رقم در مقایسه با 300 هزار میلیارد تومانی که قرار بود اجرایی شود رقم بسیار قابل قبولی بود.

در صورت استمرار سیاست‌های دولت فروپاشی اقتصاد اتفاق می‌افتاد، اما بنده با سه‌قفله کردن و با اعتقاد به این امر مانع از افزایش نقدینگی در کشور شدم.

ظرفیت سیستم بانکی کشور برای اجرای بانکداری بدون ربا بسیار بالاست حتی در این مسیر قانون بانکداری بدون ربا نیز نهایی شد، البته گفته شده بود که این قانون برای 5 سال اجرا می‌شود و بعد از آن اشکالات اصلاح می‌شود اما این قانون تا حد مطلوبی قابلیت در سیستم بانکی کشور را پیدا نکرد.

البته در سال‌های اخیر با ادغام سه قانون اداره بانک‌ها، درصدد تنظیم قانونی تحت عنوان تحول نظام بانکی برآمدیم و با ارائه آن به رئیس‌کل جدید بانک مرکزی درصدد اجرای مؤثر بانکداری بدون ربا در کشور شده‌ایم.پس از ادغام سه قانون مذکور متوجه شدیم دولت با اجرای این ادغام درصدد قانونی جلوه دادن فعالیت‌ها و دخالت‌های خود در سیستم بانکی کشور است تا حد توان مانع اجرای این امر شدیم و حتی آقای بهمنی نیز با اتخاذ سیاست‌هایی مانع دخالت های دولت و دست‌اندازی آن به منابع مردم شد.

بعد از جنگ و در دوره‌های آقای هاشمی و دومین سال نخست ریاست خاتمی تک‌نرخی شدن ارز محقق شد و کشور توانست تورم را تا حدی کاهش دهد. در این دولت نیز درصدد این هستیم با به‌کارگیری سیاست‌های مؤثر مانع افزایش تورم و چندنرخی شدن ارز شویم.

رئیس فدرال رزرو هم بیاید همین آش و همین کاسه است

خدا را شاکرم که توفیق داد بنده قطار را به‌خوبی هدایت کنم، البته از نظر خودم، و در ایستگاه آخر پیاده شوم. من شاگرد تمام این بزرگوارانم (رؤسای فعلی و پیشین بانک مرکزی).

استقلال بانک مرکزی با تعویض مدیران حل نمی‌شود بلکه باید در قوانین و مقررات تغییراتی اعمال شود؛ حتی اگر رئیس فدرال رزرو را بیاورند و در بانک مرکزی بگذارند همین آش و همین کاسه خواهد بود.

اینکه رئیس بانک مرکزی را رئیس‌جمهور انتخاب می‌کند استقلال رئیس‌کل بانک مرکزی را از بین می‌برد چرا که با ارسال یک پیام از طریق یک تاکسی یا یک فکس به‌راحتی می‌توانند رئیس‌کل بانک مرکزی را تغییر دهند.

: اینکه اکثریت شورای پول و اعتبار اعضای هیئت دولت هستند به‌خودی خود استقلال بانک مرکزی و این شورا را زیر سؤال می‌برد؛ گاهی در جلسات شورای پول و اعتبار شاهد بودیم که در بسیاری مقاطع فقط دست یک نفر و یا دست دو نفر بالا می‌رفت، این استقلال نیست.

باید اصلاح ساختاری در بالاترین رکن بانک مرکزی یعنی شورای پول و اعتبار انجام شود و بعد در انتخاب رئیس‌کل این بانک تجدید نظر صورت گیرد، اول اتومبیل را باید تجهیز کنند و بعد با آن به مسافرت چند صد کیلومتری بروند.

یک‌زمانی آقای قاسمی، آقای عادلی، آقای مظاهری و یا حتی بنده در بانک مرکزی به‌نحوی عمل کردیم که شرایط روز می‌طلبید؛ اقتصاد یک علم انسانی است، بر همین اساس با انسان‌های زنده سر و کار دارد و با علم فیزیک و شیمی متفاوت است.

در اقتصاد باید بر اساس شرایط و ضوابط تصمیم‌گیری صورت گیرد، اگر آقای کنز هم بیاید نمی‌تواند الآن کاری کند؛ به‌عنوان نمونه امروز تصویب می‌کنند که ارز 1226 به کالای اساسی پرداخت شود ولی همان روز قانون بودجه را با ارز 2470 تومان تصویب می‌کنند ولی باز هم می‌گویند ارز 1226 به کالای اساسی پرداخت کنید.

بچه 40 سالش تمام شد ولی هنوز از شیرش نمی‌گیرند، وقتی با کسری بودجه مواجه شده‌ایم چطور می‌خواهند با پرداخت 1226 که خود به کسری بودجه می‌افزاید اقتصاد را سروسامان دهند.

نقدینه‌خواهی جامعه صددرصد افزایش یافته است، نمی‌توان نقدینه‌خواهی جامعه را کنار افزایش نقدینگی نادیده گرفت. اگر تورم را بتوان در بلندمدت مهار کرد باید این کار انجام شود تا اینکه خروج از رکود در دستور کار قرار گیرد.

سیستم بانکی جای تخریب نیست چرا که تخریب این سیستم خطر بزرگی برای اقتصاد است. آن زمان انتقادات به سیستم بانکی در قم افزایش یافته بود و آقای مظاهری می‌خواستند بروند و این مشکل را حل کنند ولی من گفتم: اجازه بدهید من بروم. کسی می‌تواند بگوید صلح امام حسن ارزش کمتری از جنگ امام حسین دارد؟ (در همین زمان طهماسب مظاهری رئیس‌کل اسبق بانک مرکزی از بهمنی خواست تا توضیح دهد که در جلسه هیئت دولت در قم چه گفته است، که بهمنی این‌طور توضیح داد: رفتم و بر اساسی که سیستم کمتر آسیب ببیند به‌صورت بینابین صحبت کردم.اما طهماسب مظاهری در این ارتباط تصریح کرد: آقای بهمنی رفتند در جلسه هیئت دولت قم گفتند: آقای احمدی‌نژاد، شما پدرما هستید، پدر با بچه‌اش این‌طور صحبت می‌کند. صدایش می‌کند می‌گوید: فلان رفتار را انجام بدهید.)

جامعه ما بانکداری مشارکتی را نپذیرفته است. فردی در پاسداران سراغ دارم که از پروژه 400 درصد سود برد ولی 21 درصد سود به بانک برگرداند.

نرخ سود باید بر اساس نرخ بازدهی سرمایه باشد.

بهمنی خطاب به قاسمی درباره برداشت شبانه از حساب بانک‌ها: همان زمان هم گفتم این پول را برنمی‌گردانم. 2 هزار میلیارد دیگر علاوه بر 3 هزار میلیارد تومان باید برداشت شود.

اگر حُسنی در بانک مرکزی بوده همکاران من انجام دادند اما اگر کم و کسری بوده متوجه شخص بنده است.

 
اختیار تعیین سود را به بانک مرکزی بدهیدگزیده سخنان دکتر ولی‌الله سیف (رئیس‌کل فعلی بانک مرکزی از 1392 تا ؟)بانکداری بدون ربا این روزها به‌دلیل ناکارآمدی، افزایش هزینه عملیات‌ها و افزایش بوروکراسی عملیات بانکداری، ناموفق جلوه داده می‌شود در حالی که باید بگویم این امر درست نیست.باید شرایط و سیاست‌ها به‌سمت بانکداری بدون ربا متمرکز گردد،در سخنرانی‌های متعدد بر بانکداری بدون ربا تأکید کردم که تکرار این امر را باید بر اهمیت بیش از پیش این امر در خصوص بانکداری کشور عنوان نمود.در شرایط فعلی سیاست‌گذار پولی از ابزار سیاستی همانند نرخ سود در بانکداری بدون ربا برخوردار نیست، در بانکداری بدون ربا باید نرخ سود بانکی به‌عنوان ابزار روشن در اختیار سیاست‌گذاران قرار گیرد تا بتوان هم‌راستای آن به موفقیت‌های مطلوبی دست پیدا کرد.

بحث قاسمی و بهمنی و پا درمیانی سیفبیست و چهارمین همایش بانکداری اسلامی در حالی به کار خود پایان داد که حاشیه‌هایی کوتاه در ساعات پایانی آن وجود داشت.به گزارش تسنیم، در این همایش برای اولین بار این فرصت مهیا شده بود که روسای فعلی و پیشین بانک مرکزی در کنار یکدیگر حضور پیدا کنند و به بحث و بررسی پیرامون مسائل اقتصادی و اقدامات انجام شده در بانک مرکزی طی سال‌های اخیر بپردازند.امسال کوروش پرویزیان رئیس موسسه عالی بانکداری از ولی‌الله سیف، محمود بهمنی، طهماسب مظاهری، محمد حسین عادلی و مجید قاسمی روسای فعلی و پیشین بانک مرکزی دعوت کرد تا در کنار یکدیگر درباره سیاست‌های پولی و مالی، ضرورت هماهنگی و آثار آن بر اقتصاد کشور اظهار نظر کرده و در نهایت راهکاری از این میزگرد نسبتا چالشی بیرون بیاید.

روسای پیشین بانک مرکزی صحبت خود را عموما با انتقاد به عملکرد بانک مرکزی در دولت نهم و دهم پیش بردند و هجمه انتقادات به سمت عملکرد محمود بهمنی رئیس کل سابق بانک مرکزی در این بانک بود؛ مجید قاسمی و طهماسب مظاهری بر عدم استقلال بانک مرکزی تاکید فراوان کردند و عملکرد این بانک را طی سال‌های گذشته مورد نگاه نقادانه خود قرار دادند اما زمانی‌که صحبت‌های انتقادی مجید قاسمی مدیر عامل بانک پاسارگاد و رئیس کانون بانک‌های خصوصی و همچنین رئیس کل پیشین بانک مرکزی تمام شد محمود بهمنی تریبون را در اختیار گرفت و با گلایه از قاسمی گفت ای کاش آقای قاسمی این صحبت‌ها را زمانی که بنده رئیس کل بانک مرکزی بودم مطرح می‌کرد اما زمانی که من خداحافظی کرده‌ام و از این بانک رفته‌ام احتیاط تا چه حد؟!بهمنی که فرصت را مناسب دیده بود نقدی هم به وزیر اقتصاد که در این جلسه حضور نداشت مطرح کرد و گفت: یکی از آقایان گفته بنده فقط 7 روز رئیس کل بانک مرکزی بوده‌ام ولی پیشوند و پسوند را هم ای کاش می‌گفتند؛‌ من در این 5،6 سال 18 ساعت شبانه روز کار کردم ولی آقایان حرفی را مطرح کرده‌اند که چند روز است نقل قول بسیاری از محافل خبری شده است.

بهمنی با کنایه گفت سنگی را یک بزرگوار نه خیلی بزرگوار انداخته و من باید آن را بردارم. در همین حال که بهمنی در حال دفاع از خود در مقابل انتقادات وارده بود مجید قاسمی از سیف خواست که اجازه دهد که بهمنی پاسخ داشت ولی ریئس کل بانک مرکزی که قصد داشت با پا درمیانی به بحث فیصله دهد گفت آقای قاسمی اجازه دهید بنده اول خاطره‌ام را بگویم اما قاسمی که به شدت اصرار داشت پاسخ بهمنی را بدهد ممانعت می‌کرد؛ در نهایت سیف با بیان اینکه الان نوبت من است که صحبت کنم تریبون را در اختیار گرفت و خاطره‌ای را از سال های دور و زمانی که در بانک ملت بوده برای روسای پیشین بانک مرکزی و حاضران در جلسه تعریف کرد.سیف گفت بنده زمانی‌که بانک ملت بودم معاملات را تسویه حسابی بین بانک و بنیاد مستضعفان وجود داشت شاید در آن زمان (3 و نیم سال) هر هفته جلسه می‌گذاشتیم با مدیر مربوطه ولی روز آخر وی همان مواضع 3 سال قبل را داشت و از مواضع خود کوتاه نیامده بود.

رئیس کل بانک مرکزی با تاکید بر اینکه دنیا دار مکافات است گفت: گذشت و بنده مدیر عامل بنیاد مستضعفان شدم آن مدیر مربوطه آمد و به من گفت حالا دور دور شماست ببینم خودتان درباره مباحث این 3 سال چه تصمیمی می‌گیرید.وی خطاب به قاسمی گفت: الان خدمت آقای دکتر قاسمی از زمانی می‌گویم که از موضع مدیرعامل بانک کارآفرین به دفعات مواضعی را به بانک مرکزی نوشتم اما تمام نامه‌ها بی‌جواب مانده و حالا که خودم به بانک مرکزی آمده‌ام باید جواب همان نامه‌ها را بدهم.

سیف در همین‌جا از بهمنی و قاسمی تقاضا کرد که به بحث خود پایان دهند.همچنین در ادامه سیف از زمانی گفت که بهمنی با روش‌های خود مانع از انجام یک‌سری اقدامات مخرب در سیستم بانکی شده بود.رئیس کل بانک مرکزی خطاب به قاسمی گفت من خودم انتقادات زیاید داشتم که برخی را آقای بهمنی حل کرد ولی برخی را نتوانست حل کند؛ آقای بهمنی هر کاری که از دستش بر می‌آمد انجام داده است لذا تقاضا می‌کنم این بحث را ادامه ندهید.در همین جا مجید قاسمی پشت تریبون اعلام کرد که این مثالی که آقای سیف مطرح کرد شرح حال ماست؛ من هم نامه‌های زیادی را به بانک مرکزی نوشتم فقط همین!در نهایت با پادرمیانی سیف بحث بین بهمنی و قاسمی تمام شد و نوبت به اهداء جوایز رسید؛ سیف از محمود بهمنی رئیس کل سابق بانک مرکزی و همچنین الله‌داد رئیس سابق موسسه عالی بانکداری تقدیر کرد.